به نام او که "مادر" آفرید.
از وقتی یادم میاد، از همون روزهای سه-چهار سالگی که از درِ حیاط صِدات میزدم و شکایتِ بچه های کوچه رو بِهِت میکردم،
تا روزِ اولِ مهری که کلاس اولی شدم و از زیرِ قرآن ردم ردی و ازم عکس گرفتی و باهام اومدی مدرسه؛ و منِ بچه ی اولِ وابسته، تو حیاط مدرسه زدم زیرِ گریه که نمیخوام تنها بمونم،
تو همه ی سالهای مدرسه و درس و کنکور و دانشگاه و گوشه نشینیِ چندین ساله و دوریِ یه ساله(حتی به قدرِ دو ساعت فاصله)،
تا این اواخر، که حسابی زحمت دادم بهت بابتِ کسالتی که پیش اومد (و الحق که بهترین پرستارِ جهانی)،
و در تمامِ روزها و شبهایی که گذشته تا به این لحظه،
بعد از خدا، و به همون خدا، دلم به نَفَس های شما گرمه.؛ شمایی که بهترین و مهربون ترین و دلسوز ترین و سنگِ صبور ترین و دوست ترین همراهِ همه ی زندگیم هستی؛
مامانِ عزیزتر از جانم، نازنینم،
میلادِ فرخنده ی "حضرت فاطمه زهرا" و روزِ زیبای "مادر" رو تبریک میگم و همواره و از صمیمِ قلبم دعا میکنم که به حقِّ صاحبِ این روز، سلامت و تندرست باشی و سایه عظیم و پُر مِهرت، ۱۲۰ سال، بر سرمون مستدام باشه.
"آمّین یا رَبَّ العالَمین"
پی نوشتِ اول: تو زندگی هامون دنبالِ آدم های خاص و چیزهای خاص و اتفاق های خاص نباشیم؛ خاص ترین و بی نظیر ترین و تکرار ناپذیر ترین نعمت، حضور گرمِ مادرهاست، وقتی کنارشون نشستیم و به حرف هاشون، که گوش نواز ترین موسیقیِ هستی هست، گوش میدیم.؛ "مادر" تجسّمِ عینیِ فرشته ست بر روی زمین.
پی نوشتِ دوم: غرق در آمرزش و شادی و آرامش باشه روحِ مادرانی که آسمانی شدند.
درباره این سایت